ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
یه وقتای خیلی زیادی هست به خودم و حالم که نگاه میکنم نشونه های بی ثباتی شخصیتیم بدجوری غوغا میکنن!
همین دیروز بود که اون همه انرژی داشتم و سرحال بودم! الان بدجور خسته شدم و احساس میکنم دلم میخواد تنها باشم!
اصن یکی از ویژگی های اخلاقی بدم همینه که وقتی وارد یک جمعی میشم یک ساعت اولش خوشحالم و حالم خوبه ولی رفته رفته انرژیم کم میشه و دلم میخواد سریعا محل مورد نظر رو ترک کنم!
الانم دقیقا این فازیم که میگم ای کاااااش مهمون نداشتم و تنها بودم و میخوابیدم!
یا همین دیشب داشتم با کلی ذوق و شوق فکر میکردم برای مهمونی ای که دعوت شدم چی بپوشم و چی کادو بگیرم و ببرم!
ولی الان فقط اگه یه راه فرار داشته باشم ترجیح میدم سریعا برنامه رو کنسل کنم و نرم! بشینم واسه خودم کتاب بخونم یا حتی خندوانه ببینم!
حتی در زمینه متفاوتی مثل دوست پسر داشتن! یه وقتایی میگم گور بابای همشون اصن چرا باید اجازه بدم یه پسر وارد زندگیم شه و احساساتمو بازیچه کنه و ... تهش پایان خوشی نداشته باشه!
ولی باز یک ساعت بعد دلم میگیره و کلی غصه میخورم ازینکه چرا کسی نیس اونجور که من میخوام باشه و منو دوس داشته باشه و قربون صدقه ام بره و دل بدم باهاش و قلوه بگیرم! که بتونم هروقت دلم خاست بهش پیغام بدم و راجب در و دیوار باهاش صحبت کنم!
یا حتی در زمینه اپلای! یه روز خوبم! میخوام برم! زبان میخونم! یه روز میگم برای چی باید برم خارج و ولش کن و میبندم میزارم کنار کتابا رو!!!!
واقعا چرا من اینقدر شخصیت بی ثباتی دارم؟؟؟؟
:| نمیگی یه وقت یه پسری چیزی از اینجا رد میشه یه خورده بش بر میخوره؟؟
منم همینجورم.. شاید خیلیا اینجوری باشن..
نمیدونم چرا ..
گفتم گور بابای دوس پسر نه همه ی پسرا!
بعدم خب خیلی بده یکی میاد یهو با زندگیت بازی کنه و بعدم یهو الکی الکی دل بکنه بره!
ما چقدر شبیه همیم
بیا یکم بیشتر باهم آشنا شیم