فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

سی و هشتم. دل

دل موجود به شدت خری است! همیشه بی موقع تنگ میشه! برای عشق سابق؛ برای پدر؛ برای مادر؛ برای خونواده...

احتمالا از فردا یه برنامه جدید برای زندگیم پیاده کنم! کتاب "چشم هایش" رو گرفتم که بخونم؛ نت رو باید کمرنگ تر کنم توی روزهام! س ی گ ا ر رو کمتر کنم! دوباره به آغوش گرم رژیم برگردم! بیشتر تمرکزمو بزارم روی کارای مورد علاقه ام، پس فردا اگه آخرالزمان شد حداقل حسرت کارایی که نکردم نباید توی دلم بمونه! 


همیشه از کد زدن لذت میبردم؛ امشب که داشتم هوم ورکامو کد میزدم از جواب گرفتن از هر بخشش انقدر خوشحال میشدم که فک کنم 10 سال به عمرم اضافه شد

نظرات 1 + ارسال نظر
پرپری یکشنبه 24 بهمن 1395 ساعت 03:44

چه جالب اتفاقا همین امشب توی یه کانال تلگرام این کتابو معرفی کرده بودن!! پس حتما لازم شد بخونمش!!
این آیدیه کاناله شاید دوست داشته باشی یه نگاه بندازی
frnd_s@

دو سه صفحه شو فقط رسیدم تا الان بخونم نمیتونم نظری بدم هنوز رااجع بهش :)
ولی حتما به کاناله سر میزنم
ممنون ازتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد