امروز داشتم ی سری فیلمای خیلی قدیمی از حافظه دوربین خانوادگی رو میدیدم که متوجه شدم حافظه ام ی جوریه که انگارفرمت شده
خیلییی چیزا از گذشته یادم نمیاد
آدما و خاطره ها و خیلیییی چیزا یه جوری فراموش شدن که انگار از اول وجود نداشتن
روزای خوب و بدم رو چرا فراموش کردم؟
باید همشون رو به خاطر بیارم ، از روزایی که احساس میکنم ازشون میترسم نباید فرار کنم، بخام یا نخام اونا بخشی از زندگی منن
"ی ر ل م د ف گ ک م ک ف ع ا د آ م ش خ س ع ل ک ک ک س م ت ب ا ل 6 ع م ط ح ه ...."
اینا همه حروفیه که اول کلمه ایه که به اون روزای من مرتبطه و اگه میخاستم ادامه اش بدم خدا میدونست چقد طووولانی میشد!
مثل اینکه فقط اتفاقای اصلی یادمه هیچییییییی از حاشیه ها یادم نمیاد!
چیکار باید بکنم؟