دارم فکر میکنم چقد خوب بود اگه یه ماشین زمان داشتم
مثلن باهاش میرفتم به آینده میدیدم آینده چجوریه یا مثلن باهاش میرفتم به گذشته و مسیر زندگیم رو عوض میکردم
مثلن وقتایی مثل الان که سر دو راهی (یا حتا سه راهی) میمونم با یه نگاه ساده به آینده خیلی راحت تر میتونستم تصمیم بگیرم که باید چیکار کنم
چرا توی زندگیم هیچ وقت هیچ چیز سر جاش نیست
همه چی همیشه یه جوووووریه
همه چی همیشه ناراضی کننده اس
همه چی آشفته اس
قبلنا که بچه تر بودم دلم میخاست میتونستم چند نفر بشم، یکی مثلن بجام بره مدرسه و درس بخونه، یکی مثلن کار کنه، یکی هم که اصلیه باشه استراحت مطلق داشته باشه :))
خب این خیلی ایده بچه گانه ایه و فکر نکنم هیچ وقت عملی بشه مگر اینکه دستگاه تکثیر آدما تولید بشه که بازم قضیه خیلی پیچیده میشه!
یادمه قبلن یه فیلمی (شایدم سریال طور بود دقیق یادم نیست ولی یادمه خارجی بود ولیکن یادمه شبکه یک یا دو پخشش میکردن) بود که یه دختره رفت توی دستگاه زیراکس قایم شد و وقتی اومد بیرون یه خاهر دوقولو عیییین خودش تکثیر شده بود از روش :))
از بچگی که اونو میدیدم حسرتشو میخوردم :))
حالا ولی به نظرم داشتن ماشین زمان چیزیه که خیلی بهمون نزدیک تره و خیلی از خودم دور نمیبینمش فقط کاش زودتر بدستش بیارم
تا دییر نشده لدفن یه فکری بشه در این مورد
متشکرم
قربان شما
خدانگهدار :))