فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

میان ترم

امروز شاگردام میان ترم داشتن

استاد اصلیشون ازم خواست برم سر جلسه امتحان

سوالا رو هم که خودم طرح کرده بودم دقیقا از همون سوالایی بود که خودم سر کلاس حل کرده بودم واسشون

حتی عددا رو هم تغییر نداده بودم!

میخاستم همشون 20 شن! ولی تصمیم گرفته بودم به هیچ سوالی جواب ندم

خلاصه که استاد منو بعد از 10 دقیقه سر امتحان تنها گذاشت و من موندم و 20 تا دانشجو!

اولش میخاستم انتقام تمام میان ترم های بدی که دادم رو ازشون بگیرم، ولی واقعا 2 ساعت تمام تک تک سوالا رو واسشون توضیح میدادم و دهنم سرویس شد و سردرد گرفتم

خدا صبر بده به استادا که با دانشجوها سر و کله میزنن :((

تهش البته همشون تشکر میکردن وقتی برگشونو میدادن :))

خدا نصیب همه بکنه استادی مث من داشته باشن :))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد