فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

لایف استایل

من هرچند وقت یکبار تصمیم میگیرم لایف استایلم رو عوض کنم. یهویی رژیم میگیرم یا میرم میدوم یا سیگار نمیکشم یا درس میخونم ...

ولی خب اینا واسه چند روز توی برنامم جا میگیره و باز بعد اون چند روز همه چی مثل قبل میشه.

امروز روز دومیه که رژیم گرفتم :)) رژیم اسموتی!

صبونه یه نصف موز و یه لیوان شیر و توت فرنگی یخ زده و کیوی یخ زده میکس کردم و واااای نگم بهتون که چقد شبیه اسموتی های بستنی توچال شده بود. 

پارسال تابستون که ایران بودیم با فرد مذکور هفته ای چند بار میرفتیم اونجا و اسموتی مخصوص میگرفتیم و چقد دوباره این اسموتی امروز منو یاد همه خاطراتم انداخت.

یاد روز قبل از رفتن ناصر و یاد روزی که با فرد مذکور و دوستش نصف شب رفتیم اونجا. یاد روزی که گوشیمو دزدیدن و فرد مذکور با یه اسموتی اومد خونمون تا خوشحالم کنه :)

آخ که چقد دلم تنگ شده.

چند وقته پسر دور و برم زیاد شده. ولی انگار که هیشکی جاشو قرار نیست پر کنه. مث یه سولاخ خالی مونده اون تو. 

امیدوارم بتونم ایندفه به زندگیم سر و سامون بدم

فقط باید یکم خودمو جمع و جور کنم

یه نیروی غیبی لازم دارم البته که کمک کنه

که میدونم کمک میکنه