فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

فصل پنجم

گاه نوشت های یک دیوانه!

نامه چهارم

با عرض سلام و خسته نباشید خدمت آلفرد عزیز!

آلفرد جان ما هرچه بیشتر در فراغ شما ناله میکنیم انگار که به شما منتقل شده و شما از ما دورتر میشوید!

حکیمی میگوید همه چیزهای از دست رفته برمیگردد درست زمانی که یاد بگیریم بدون آن ها زندگی کنیم! نکند شما هم زمانی برگردی که من یاد گرفته باشم بدون شما زندگی کنم؟

امروز سر لنز دوربینتان را که گم کرده بودید پیدا کردم! اما میدانم شما امروز رفته اید یک جدیدش را گرفته اید! مثل حرف همان حکیم! کاش برگردید دنبال من و لنزتان قبل از اینکه بدون شما زندگی کردن برایم آسان شود!

همه استیکرهای قلب حاشیه لب تابم را کنده ام

استیکرهای کیبورد را نیز دانه دانه دارم میکنم تا در فراق شما لب تابم هم ظاهر شادی نداشته باشد!

برگردید!

خواهش میکنم برگردید !


نظرات 2 + ارسال نظر
:| جمعه 31 فروردین 1397 ساعت 16:03

هعی...

هعیییی .....

ا چهارشنبه 29 فروردین 1397 ساعت 00:43

فراق با کسره یعنی دوری و هجر
فراغ با فتحه یعنی آسایش و رهایی

اوه اوه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد